نوشته شده توسط : رامین

 

بار سفر روبسته ام دارم مي رم به ناكجا_دارم ميرم به يك سفر به جادهاي بي انتها_توجاده اي كه يك سرش منم با ارزوي تو _تو جاده اي بي انتها منم به جستجوي تو_تو جاده اي كه يك سرش تو هستي و نگاه تو_تو جاده هاي ارزو دارم ميرم به راه تو_پنجره هاي قلب من واشده به روي تو_راهو به من نشون بده تا برسم به سوي تو_اين سر جاده ها منم اون سر جاده ها تويي_نشو نيتو به من بده كه مقصدم فقط تويي

تو اين زمونه شده غم براي من لباس تن-فقط يه شمع نيمه جون مونس لحظه هاي من-كاشكي يكي پيدا بشه معني عشق و بدونه-براي اين شكسته دل هميشه عاشق بمونه-مي خوام كه اين پنجره رو به روي ابرا وا كنم-پر بكشم پروانه وار-غم و ديگه رها كنم-چه خوبه در كنار تو-تو دشت عشق پا بذارم-اين غم و غصه ي دلو-يه گوشه اي جا بذارم-بيا اميد زندگي كه داري بوي تازگي-رمز پريدن و فقط تو مي توني واسم بگي
 

 



:: بازدید از این مطلب : 571
|
امتیاز مطلب : 66
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین



:: بازدید از این مطلب : 972
|
امتیاز مطلب : 78
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

هر چه زيباست مرا ياد تو مي اندازد

آن که بيناست مرا ياد تو مي اندازد

تو که نزديک تر از من به مني مي داني

دل که شيداست مرا ياد تو مي اندازد

هر زمان نغمه ي عشقي است که من مي شنوم

از تو گوياست مرا ياد تو مي اندازد

ديگران هر چه بخواهند بگويند که عشق

بي کم و کاست مرا ياد تو مي اندازد

ساعتي نيست فراموش کنم ياد تو را

غم که با ماست مرا ياد تو مي اندازد



:: بازدید از این مطلب : 1333
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

 

 



:: بازدید از این مطلب : 1433
|
امتیاز مطلب : 77
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

 

از اونجا که سخنان بسیار زیاد و متعددی درباره روز ولنتاین وجود داره میشه گفت حقیقت روز ولنتاین در هاله ای از ابهام قرار داره … ولی در همه روایات بر زیبایی و زیبارویی، بی باکی، و از همه مهمتر چهره رمانتیک و غریب سنت ولنتاین تاکید شده است. تعجبی ندارد اگر در قرون وسطی ولنتاین یکی از محبوبترین قدیسه ها بین مردم انگلستان و فرانسه بوده باشد.

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 1546
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

 Only For You



:: بازدید از این مطلب : 1009
|
امتیاز مطلب : 72
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

نزار بهت عادت کنم جدايي سخته گل من

يه روز تو از اينجا ميري ميشکنه تنها دل من

نزاربهت عادت کنم جدايي سخته گل من

تو که نميموني پيشم داغتو رو دلم نزار

نزار بهت عادت کنم تا که جدايي سخت نشه

نهال عشق و بسوزون تا يه روزي درخت نشه

ما که بهم نميرسيم حتي توي خواب و خيال

قسمت ما يکي نشد حتي توي فنجون فال

نمي شه اين پله ها رو دو تا يکي کرد و رسيد

ديوار سنگه بينمون نمي شه ديوار رو نديد

نزار بهت عادت کنم



:: بازدید از این مطلب : 971
|
امتیاز مطلب : 72
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

پسر به دخترگفت : دوستم داري ؟! اشک ازچشماي دختر جاري شد.

مي خواست بره که پسر دستشو گرفت و اشکاشو پاک کرد و گفت :

اگه دوستم نداري اشکال نداره مهم اينه که من دوستت دارم و طاقت

ديدن اشکاتو ندارم دختر سرشو پايين انداخت و گفت : ميدوني چيه ؟

من دوستت ندارم ! من ... من بدجوري عاشقت شدم .

پسردستاي دخترو رها کرد و باقيافه اي غمگين از دختر جدا شد .

دختر فرياد زد : مگه دوستم نداري ؟؟ چرا داري ميري ؟

پسر جواب داد : چون دوستت دارم مي خوام تنهات بذارم

دخترگفت : فکر کنم شنيده باشي که مي گن عاشقي که تنها باشه

توي دنيا نمي مونه !!! تو که دوست نداري من بميرم هان ؟؟؟

پسرگفت : آنقدر دوستت دارم که نمي خوام به خاطرمن مرتکب گناه بشي !

چون ميگن عشق يه جورگناهه . دختر : اماعشقم پا که !

پسر فرياد زد : عشق پاک ديگه هيچ جاي دنيا پيدا نميشه و

دختر و براي هميشه تنها گذاشت.



:: بازدید از این مطلب : 1070
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین
alt="" src="http://www.tehranpic.net/images/e9p9q07fwomtnyzoldqf.gif"   

روزي مرد جواني وسط شهري ايستاده بود و ادعا مي كرد كه زيبا ترين قلب را درتمام آن منطقه دارد.

جمعيت زياد جمع شدند. قلب او كاملاً سالم بود و هيچ خدشه‌اي بر آن وارد نشده بود و همه تصديق كردند كه قلب او به راستي زيباترين قلبي است كه تاكنون ديده‌اند. مرد جوان با كمال افتخار با صدايي بلند به تعريف قلب خود پرداخت.

ناگهان پير مردي جلوي جمعيت آمد و گفت كه قلب تو به زيبايي قلب من نيست. مرد جوان و ديگران با تعجب به قلب پير مرد نگاه كردند قلب او با قدرت تمام مي‌تپيد اما پر از زخم بود. قسمت‌هايي از قلب او برداشته شده و تكه‌هايي جايگزين آن شده بود و آنها به راستي جاهاي خالي را به خوبي پر نكرده بودند براي همين  گوشه‌هايي دندانه دندانه درآن ديده مي‌شد. در بعضي نقاط شيارهاي عميقي وجود داشت كه هيچ تكه‌اي آن را پرنكرده بود، مردم كه به قلب پير مرد خيره شده بودند با خود مي‌گفتند كه چطور او ادعا مي‌كند كه زيباترين قلب را دارد؟

مرد جوان به پير مرد اشاره كرد و گفت تو حتماً شوخي مي‌كني؛ قلب خود را با قلب من مقايسه كن؛ قلب تو فقط مشتي رخم و بريدگي و خراش است .

پير مرد گفت: درست است. قلب تو سالم به نظر مي‌رسد اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نمي‌كنم. هر زخمي نشانگر انساني است كه من عشقم را به او داده‌ام،  من بخشي از قلبم را جدا كرده‌ام و به او بخشيده‌ام. گاهي او هم بخشي از قلب خود را به من داده است كه به جاي آن تكه‌ي بخشيده شده قرار داده‌ام؛ اما چون اين دو عين هم نبوده‌اند گوشه‌هايي دندانه دندانه در قلبم وجود دارد كه برايم عزيزند؛ چرا كه ياد‌آور عشق ميان دو انسان هستند. بعضي وقتها  بخشي از قلبم را به كساني بخشيده‌ام اما آنها چيزي از قلبشان را به من نداده‌اند، اينها همين شيارهاي عميق هستند. گرچه دردآور هستند اما ياد‌آور عشقي هستند كه داشته‌ام. اميدوارم كه آنها هم روزي بازگردند و اين شيارهاي عميق را با قطعه‌اي كه من در انتظارش بوده‌ام پركنند، پس حالا مي‌بيني كه زيبايي واقعي چيست؟

مرد جوان بي هيچ سخني ايستاد، در حالي كه اشك از گونه‌هايش سرازير مي‌شد به سمت پير مرد رفت از قلب جوان و سالم خود قطعه‌اي بيرون آورد و با دستهاي لرزان به پير مرد تقديم كرد پير مرد آن را گرفت و در گوشه‌اي از قلبش جاي داد و بخشي از قلب پير و زخمي خود را به جاي قلب مرد جوان گذاشت .

مرد جوان به قلبش نگاه كرد؛ ديگر سالم نبود، اما از هميشه زيباتر بود زيرا كه عشق از قلب پير مرد به قلب او نفوذ كرده بود...

 



:: بازدید از این مطلب : 993
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : | نظرات ()
نوشته شده توسط : رامین

شما فكر مي كنيد دختره جراتش بيشتره يا پسره؟



:: بازدید از این مطلب : 836
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : | نظرات ()